به گزارش پايگاه اطلاع رساني پيرغاربه بيان ابراهيم علوي - اگر تمام دنيا يکسره براين شد که نگذارند چنين اجلاسي در ايران علي الخصوص با رهبري ايران پا بگيرد تنها به دليل چند عامل بود که مهم ترين و کليدي ترين عاملي که بصراحت ميتوان از نام برد که کليد قفل امروز بشري که به جرم بيداري تحت لواي اسلام است،روبرو نشدن سران جنبش عدم تعهد با رهبري ايران بود .
چرا که شيطان بزرگ و سگ دست آموز آمريکا وعوامل استکباري بخوبي در اتاق فکرهايشان به اين نکته پي برده اند که استراتژي امام خامنه اي تمامي معادلاتشان را که هزينه هاي هنگفتي برايش پرداخته اند را در منطقه بهم خواهد زد .
اين استراتژي برگرفته از مانيفست امام خميني (ره)که آنهم رسالتي است از پيامبرعظيم الشان اسلام (ص) براي آماده سازي جهان به پذيرفتن حکومتي زير پرچم اسلام.
اگر با نگاهي نافذ و بصير به سخنراني مقام عظماي ولايت در جمع سران کشورهاي غير متعهد گوش بسپاريم به اين قضيه پي خواهيم برد که هدف رهبر انقلاب دراين اجلاس آنهم در وضعيتي که ايران بصورت همه جانبه ازسوي ايادي استکبار تحريم شده است (که اين تحريمها نه تنها خللي در اراده ايران بوجود نيآورد ، بلکه آن را در شرايطي همچون بدر و خيبر قرار داده که تنها به همين اجلاس که سران آن دو سوم از کشورهاي سازمان ملل را شامل مي شوند ويک جناح بسيار قدرتمند را در اين سازمان تشکيل مي دهند ميتوان اشاره کرد ،شکستن دژمستحکمي که رژيم غاصب اسرائيل توسط آمريکا در خاورميانه با لشکرکشي ها به کشورهاي اسلامي داشته)بود.
سخنان رهبر معظم انقلاب و شفافيت مسائل مطرح شده در سران اجلاس فصل جديدي را براي جهان که در يک بيداري بسر ميبرد رقم زد . جان کلام اين اجلاس يادآوري مشکلي 60 ساله بود که جهان اسلام با آن روبرو است و آن قضيه اشغال سرزمين فلسطين است .
يادآوري خيمه زدن لشکر سفياني در فلسطين كه كانون بحران در خاورميانه، محسوب مي شود و از همان جا به ترسيم هندسه تحليلي غلط شامل بردارها و معادلات جهاني براي تصرف و لشکرکشي به ممالک اسلامي را پايه ريزي مي کند .
گرچه هنوز نتوانسته بطور کامل با حرکت هاي پرتابي استعمارگري چون انگليس با ريشه دواندن غده سرطاني سهمي در خاروميانه داشته باشد اماجنگ هاي خونيني که بر سر اين سرزمين ميان مسلمانان و اشغالگران درگرفته، دردها، رنج ها و آوارگي هايي که ملت مسلمان فلسطين متحمل گشته ، و کشمکش پنهاني قدرت هاي بزرگ روشنگر اهميت اين سرزمين در معادلات سياسي بين الملل مي باشد که همچون زخم خونچکاني، جهان اسلام را در هاله اي از حزن و نگراني قرار داده است .
ناگفته نماند از آنجايي که بعد از فروپاشي کمونيسم، اسلام به عنوان جدي ترين تهديد جهان غرب بشمار مي رود، دنياي غرب در مقابله با جهان اسلام بخصوص ايران که به عنوان کانون انقلابي جهان اسلام است ، شروع به پروژه اي به نام اسلام هراسي کرد و از همين رو رهبر معظم انقلاب در اول بياناتشان با هوشياري کامل اين سخن که
"اسلام به ما آموخته است كه انسانها با وجود ناهمگونيهاى نژادى و زبانى و فرهنگى، فطرت همسانى دارند كه آنها را به پاكى و عدالت و نيكوكارى و همدردى و همكارى فرا ميخواند و همين سرشت همگانى است كه اگر از انگيزههاى گمراهكننده به سلامت عبور كند، انسانها را به توحيد و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون ميگردد"
به سفيران کشورهاي مستقل و آزاديخواه فهماند که تحريک اقليت هاي مذهبي و قومي براي خدشه دار ساختن هويت مذهبي و فرهنگي ، القاي احساس تهديد از جانب همسايگان به کشورهاي خاورميانه، خصومت هاي سياسي، تيره ساختن مناسبات منطقه اي، تنش هاي خونين ميراث شوم کشورهاي استعمارگر است که بايد به آن واقف باشند.
و نکته بعدي که داراي اهميتي ويژه اي بود آن قسمت از سخنان رهبر انقلاب درباره شرايط کنوني جهان و اتاق فرماني که توسط چند کشور ديکتاتور اداره مي شود،است.که رهبري عظيم الشان از آن بعنوان پيچ تاريخي نام مي برند که مي توان گفت همان افشاي پشت صحنهي تحولات جهاني است .
امروز دو قطبي بين مستضعفين جهان با رهبري مسلمين و جهان اسلام با جلوداري مكتب اهل بيت(ع) ايجاد شده و آن طرفش مستكبران عالم به رهبري آمريكا، ناتو و صهيونيزم است.
امروز در جهان ديده مي شود که از آمريكاي لاتين تا شرق آسيا حتي ملتهاي غيرمسلمان آنجا که صفبندي مستضعف و مستكبر تشكيل شده است ؛ الهام گرفتن از امام با نگاه توأم با احترام و تحسين به امام و به انقلاب اسلامي است.
که به تعبير رهبري قرن اسلام رسيد. و اين عصر، عصر اسلام است همانطور كه امام (ره)ميگفت اين قرن، قرن اسلام و غلبهي مستضعفين بر مستكبرين است.
در تاريخ سابقه ندارد که در قلب امريکا يا اروپا جوانان و روشنفکران بگويند ما با گفتن الله الکبر ،والاستريت را تبديل به ميدان تحريرمصرمي کنيم.
همچنان که رهبرمعظم انقلاب به جهان عرب اعلام کرد که نه از مستکبرين بترسيد ونه به آنها اميد داشته باشيد چرا که اينها به شكستهاي بزرگ نظامي در افغانستان، عراق، لبنان، غزه دچار شدند و اكثر ديكتاتورهاي وابسته و دستنشاندهشان در كشورهاي مسلمان و عربي سقوط كردند يا در معرض زوالند.
ولي امر مسلمين جهان ، مشت کساني که خود را كدخداي دهكده جهاني ميخواندند ،براي ملت ها و افكار عمومي باز کرد كه «مبارزه با تروريسم»، «حقوق بشر»، «دموكراسي»، «طرح صلح خاورميانه» و شعارها و دسيسه هايي از اين دست اسم مستعاري براي جاه طلبي ها و غارتگري آمريکا و متحدانش، همان مستکبريني که تنها سياست هاي خشونت گرايانه و جنگ طلبانه را در پيش گرفتند ؛ که خروجي آن عبارتست از اينكه در صحنه حاكميت سياسي و مديريت به اصطلاح دهكده جهاني با كدخدايي آمريکا باشد وهيچ کشوري حق نطق کشيدن نداشته باشد.
ومسئله حائز اهميت ديگر جنگافزارهاي کشتار جمعي، به ويژه سلاحهاي هستهاي که در دو دهه اخير به يکي از مهمترين مسائل مهم امنيتي جهان تبديل شده است، بود .
نگراني امريکا اين است که يکي از کشورهاي خاورميانه بتواند به رقابت اتمي با رژيم غاصب اسراييل پرداخته و مصمم شود تا با کسب توانايي هستهاي حتي در بخش صلح آميز آن به انحصار انرژي هسته اي اين رژيم جعلي پايان داده و توازن قواي منطقه خاورميانه را به نفع خود برهم زنند.
مقام عظماي ولايت با بيان اين مطلب "كه جمهورى اسلامى هرگز در پى تسليحات هستهاى نيست، و نيز هرگز از حق ملّت خود در استفادهى صلحآميز از انرژى هستهاى چشمپوشى نخواهد كرد.
شعار ما «انرژى هستهاى براى همه، و سلاح هستهاى براى هيچكس» است. ما بر اين هر دو سخن پاى خواهيم فشرد و ميدانيم كه شكستن انحصار چند كشور غربى در توليد انرژى هستهاى در چهارچوب معاهدهى عدم اشاعه، به سود همهى كشورهاى مستقل و از جمله كشورهاى عضو جنبش عدم تعهد است "
با صراحت سيلي به دهن همه آنها که سياست چماق و هويج را در پي گرفته اند زد که " آيا آن كه در قرن بيستويكم زبان به تهديد اتمى ميگشايد و شرم نميكند، از دروغگوئى پرهيز و شرم خواهد كرد؟!"
امام خامنه اي با توجه به ظرفيت جهاني جنبش عدم تعهد به عنوان يک نهاد با سابقه بين المللي که داراي پتانسيل هاي عظيمي است و اين جنبش مي تواند با استفاده از پتانسيل هاي سازمان ملل سود برده و بر تصميمات اين نهاد تاثير فراوان بگذارد و از طريق نهادهاي وابسته به سازمان ملل درصدد خلع سلاح هسته اي جهاني برآيد و بخصوص كشورهايي مثل رژيم غاصب صهيونيست را كه بسياري از قطعنامه هاي خلع سلاح اين نهادها را نپذيرفته اند وادار به پذيرش نمايند و از اين طريق قدم هايي را براي صلح جهاني بردارد؛ بصورت روشن و مبين براي نمايندگان سران جهاني در عملي کردن و به ثمر رساندن اين شعار«خاورميانهى عارى از سلاح هستهاى» با بيان اين مطلب گره گشايي کرد که"صلح و امنيت بينالمللى از جملهى مسائل حادّ جهان امروز است و خلع سلاحهاى كشتار جمعى و فاجعهبار، يك ضرورت فورى و يك مطالبهى همگانى است.
در دنياى امروز، امنيت، پديدهاى مشترك و غيرقابل تبعيض است. آنها كه سلاحهاى ضد بشريت را در زرادخانههاى خود انبار ميكنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنيت جهانى قلمداد كنند. اين - بىشك - نخواهد توانست نيز امنيت را براى خود آنها به ارمغان آورد".
با اينکه نمي توان به معناي دقيق کلمه به تک تک جملات ولي امر مسلمين جهان با گستردگي و مفهوم عميقي که دراين سخنان نهفته است ،پرداخت اما درآخر از رسالتي پيامبر گونه برمسئوليتي جهاني در غياب حضرت صاحب اروحناه له فداه براي بيداري جهان دارند،بصورت خلاصه ميتوان اشاره داشت و آن تبيين آخرين جملات ايشان " پندى خيرخواهانه به سياستمداران آمريكائى كه تاكنون همواره به عنوان مدافع و پشتيبان رژيم صهيونيستى در صحنه حاضر شدهاند" پرداخت که، استراتژي آمريکا در قبال جهان اسلام از سياستهايي رنج ميبرد که تحت تأثير رژيم غاصب صهيونيسم يا گروههاي متنفذ طرفدار اين رژيم جعلي قرار دارند.
آمريکا در دفاع از سياستهاي رژيم غاصب صهيونيزم عليه فلسطينيها و با ناديده گرفتن اصولي که خود آنها را گرامي ميشمرد مانند حقوق بشر، حق تعيين سرنوشت و غيره در حال از دست دادن اعتبار خويش است.
و از همين رو بعضى از صاحبنظران مطرح غربى گفتند که امروز وضع آمريکا و غرب شبيه وضع شوروى سابق در سالهاى اواخر دههى 80 ميلادى است که منجر به سقوط شد. يعنى وقتى يک رژيمى، يک نظامى از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، ديگر اميدى به بقاى اين رژيم نيست و ان شاء الله آن روز نزديک است.